پنجشنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۱ - 10:11 - علیرضا دباغ -

پارسال وقتی با هزار زحمت و با مینیسک پاره زانو خود را به نمایشگاه کتاب رساندم تا بچه هایم لذت
حضور درمحیطی فرهنگی را بچشند،چنان از كرده خويش پشيمان شدم كه فكرميكنم تا چند سال بعد
هوس رفتن به نمايشگاه کتاب از سرم بيرون رفته است.
شلوغي بي حد وحساب،بوي تند روغن سوخته ودود انواع كبابها همراه با شميم انواع فست فودها از
كالباس معمولي تا ژامبون دودي و از همبرگر ماشيني تا پيتزاهاي رنگارنگ خاطره اي كج ومعوج از محيط
فرهنگي به جا مي گذارد.
پفك وچي توز وچيپس وراني وسانديس! البته نه آن سانديسهاي كذائي...
به هرحال همه جمع بودند والبته كتاب هم بود!
خلاصه هرچه بود وقتي برمي گشتيم پس از چند كيلومتر پياده روي به ماشين مي رسيديم وحكايت
ترافيك و شلوغيهاي خيابان !
علیرضا دباغ