اینجا ابو موسی است صدای جمهور اسلامی ایران.
این پیامی بود که ساعت۸:۱۵ بامداد امروز ۴ اردی بهشت ۱۳۹۱از رادیو ایران به گوش تمام جهان رسید.
۴ اردیبهشت ماه برای علاقمندان رادیو در ایران ،خاطره تأسیس رادیو درسال ۱۳۱۹ را تداعي مي كند.
راديو در ۷۲ سالي كه از عمرش مي گذرد فراز وفرودهاي زيادي را تجربه كرده است .روزهائي كه يكه تاز
رسانه هاي كشور بود تا زمانيكه تلويزيون از اوج به زير كشاندش وتا امروز كه هنوز شنيده مي شود و
رسانه مهمي به شمار مي رود.
دراين سالها هرچه راديو از معيارهاي كلاسيك خود فاصله گرفته است خبر راديو به سمت تعالي برنامه
سازي خبري پيشروي مي كند.
آنها كه با راديو درايران آشنائي بيشتري دارند مي دانند كه بخشهاي خبري راديو در خارج از تشكيلات
رسمي راديو تهيه وتوليدمي شود و معاونت صدا كه متولي اصلي اين رسانه به شمار مي رودفقط زمان
پخش وآنتن شبكه هاي راديوئي را دراختيار بچه هاي خبر قرار مي دهد و هيچگونه دخل وتصرفي در
محتواي برنامه هاي خبري نمي كند.
با اين همه نمي توانم كتمان كنم كه در يكي دوسال اخير بهترين برنامه اي كه از راديو شنيده ام پيك
بامدادي راديو ايران است كه از قضا هيچ ربطي به راديو ايران ندارد.
اين برنامه ماحصل تلاش جمع جواني است كه با دانش كافي وشناخت دقيق از اين رسانه به تهيه
وپخش آن اقدام ميكنند ومخاطبان زيادي را جذب كرده اند. سيدمهدي جعفري، مجيد مغاري و ياسرفلاح از
جمله كساني هستند كه در تهيه اين برنامه فعاليت مي كنند اما از همه مهمتر حضور سيدحسين
حسيني گوينده اصلي پيك بامدادي است كه كار را از بخشهاي توليدي راديو شروع كرد وزماني
افتخارهمكاري با او در راديو تهران نصيب من شده بود.
وامروز بهترين هديه در بامداد هفتادودومين سال فعاليت راديو شنيدن صداي او از جزيره ابو موسي
بود.جزيره ابو موسي مثل انگشت كوچك دست است عضوي از بدن است اما بعضي موقعها يادمان مي
رود كه اين انگشت را هم داريم وفقط وقتي به يادش مي افتيم كه زخم مي خورد وسلسله اعصابمان
مي گويد انگشت را درياب والا دستت كارائي خودرانخواهدداشت.
امروز سيدحسين حسيني و همكارانش به ما ياد دادند كه ايران فقط تهران وشيراز واصفهان وتبريز نيست
ابوموسي قطعه اي از خاك ماست و وطن هر ايراني است.
دردو روز گذشته برنامه سلام ايران راديو تهران با ادبياتي سخيف ودور از انتظار با تمسخر اعراب سعي
در تحريك عواطف ما نسبت به جزاير سه گانه خليج فارس داشت و گوينده آن با لحني كودكانه و غير فاخر
هرچي مي خواست در اين باره به زبان مي راند وحكماض بعضيها هم مي گفتند به به عجب برنامه پر
احساسي .وطن پرستي از قامت برنامه مي بارد.وبعد هم كمي شعار . و من افسوس مي خوردم كه چرا
راديو به اينجا رسيده است ؟ آيا نويسنده اي قوي وتهيه كننده قدري نيست كه بتواند از ظرفيت صداي
گوينده استفاده كند ومتني بنويسد وبرنامه اي طراحي كند كه با ادبيات فاخر فارسي اين حس
وطندوستي را در قالب مديوم راديو به مخاطب ارائه دهد؟
وامروز دانستم كه كساني هستند كه بتوانند نام راديو را سرفراز كنند هر چند در راديو كار نمي كنند اما
بهتر از خيليها براي راديو كار مي كنند.
چهارم ارديبهشت برهمه آنها مبارك
علیرضا دباغ